دیروز گوشم شارژ نداشت گوشی مامانمو برداشتم به بابام اس زدم:
سلام عشقم خسته نباشی
بابام: سلام به به چه عجب از این حرفا زدی خانم شما هم خسته نباشی
منم که دیدم با مامانم اشتباه گرفته جواب دادم:
اووووووووو ابی جونم مگه ما چیمون از این جوونا کمتره عزیزم
قربون اون کله کچلت بشم
خب دلم تنگیده واسه دوران خوش نامزدیمون
بابام: والا هیچیمون جوونای امروز که جوون نیستن
یه مشت حیف نون مثل شقایق خودمونن دیگه
من: ابی جونم امروز هوا دونفرست بریم بیرون؟
بابام:باشه بریم عزیزم فقط حواست باشه پیامکارو پاک کنی
این شقایق میبینه ابرو ریزی میکنه
خودت که میدونی چقد بیشـــــــــــــــــــــــوره
من:
خیالت تخت ابی جونم بین خودمون میمونه شهریه ی این ترمم900 تومان شده
شهریه رو بریز تا بین خودمون بمونه
بابام:شقایق به جان خودم اومدم خونه پرتت میکنم بیرون
خودت تا شب وسایلتو جمع کن
من:پدرم جادوگر بود مرا با کمربند سفید سیاه میکرد
بابام:خفه شو زر نزن گوساله فقط جرات داری وایسا خونه
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:اصلا هم خنده نداشت
برچسبها: